top of page
Madmud Nazari.jpg

پوهنمل محمود (نظري)  فرزند داکتر محمد امین (نظری) در (۱۱) ثور سال (۱۳۳۴ش) در شهر قندهار متولد شده.

پس از گذراندن دوره متوسطه در مکتب محمود هوتکی، در سال  (‍۱۳۵۳ ش) از لیسه عالی حبیبه کابل فارغ‌التحصیل شد و در سال  (۱۳۵۸ ش) مدرک لیسانس خود را از دپارتمنت میوه‌ها و جنگل‌های پوهنځی زراعت کابل دریافت کرد. پس از خدمت سربازی، به عنوان استاد در پوهنځی زراعت ننګرهار مشغول به کار شد. او مدرک ماستری خود را در سال( ۱۳۶۶ش) از انیستیتوت زراعت تاجیکستان دریافت کرد. او همچنین در سازمان‌های بین‌المللی په عنوان متخصص باغداری فعالیت داشته است.

ښاغلی نظری در حال حاضر در لندن، انگلستان زندگی می‌کند.

علاوه بر ده‌ها مقاله و ترجمه، آثار زیر نیز منتشر کرده است او یک وب سایت په نام  محمود نظری دارد

 

Mahmudnazari.com

 

آثار های چاپ شده و انلاین او:

 

  • زعفران (کشت زعفران)

  • باغبانی (مبانی باغبانی)

  • لذت صندلی (مجموعه طنز ادبی)

  • کله ات را باز کن! (مجموعه طنز ادبی)

  • سرکس انسانی (مجموعه طنز ادبی)

  • پایلوچ بنگ حبیب الله (مجموعه داستان کوتاه)

  • فکاهی‌های خنده‌دار خارجی جلد اول

  • فکاهی‌های خنده‌دار خارجی جلد دوم

  • خداوند او را رحمت کند... (مجموعه طنز ادبی به زبان دری)

  • کتب آسمانی (تحلیل و کاوش)

  • اسلام و علوم مدرن، جلد ۱ (تحلیل و کاوش)

  • هوا (مجموعه داستان‌ کوتاه)

  • پایلچاها (رومان دری)

  • شیر مهاجر (مجموعه طنز سیاسی)

  • نمبر پلیت انسانی (مجموعه طنز سیاسی)

  • بازی (مجموعه طنز سیاسی)

  • نشانه های قیامت (تحلیل و بررسی)

  • مدیون همه (مجموعه طنزهای سیاسی)

  • کمی دل کو (مجموعه طنز سیاسی)

  • پرندگان افسانه یي(تحلیل و کاوش)

  • مبانی طنزنویسی (تحلیل و کاوش)

  • روح چیست؟ (تحلیل و کاوش)

  • شب کشتن  ګربه (مجموعه طنز سیاسی)

  • شناخت شیطان (تحلیل و بررسی)

  • تاریخ جهانی طنز - جلد اول

  • تاریخ جهانی طنز - جلد ۲

  • تاریخ جهانی طنز - جلد ۳

  • تاریخ جهانی طنز - جلد ۴

  • خواب و راز رویابینی (تحلیل و کاوش)

  • الاغ سخنگو (مجموعه طنز سیاسی)

  • پادشاه سبزیجات (مجموعه طنزهای سیاسی)

  • فرشتگان (تحلیل و کاوش)

  • شیاطین (تحلیل و کاوش)

  • نگهداری تازه میوه‌ها و سبزیجات (تحلیل و کاوش)

  • نه رو آمریکا (مجموعه طنز سیاسی)

  • کاش پادشاه بودم! (مجموعه طنز سیاسی)

  • به احمق رأی دهید (مجموعه طنز سیاسی)

  • طنز در ادبیات عامه (تحلیل و بررسی)

  • بهشت ​​و جهنم (تحلیل و کاوش)

  • اسطوره‌ها و افسانه‌ها موجودات (تحلیل و کاوش)

  • آفرینش انسان (تحلیل و بررسی)

  • ژنرال‌های ماشینی (مجموعه طنز سیاسی)

  • انگور (تحلیل و کاوش)

  • انار (تحلیل و کاوش)

  • پرورش گل (تحلیل و کاوش)

  • میوه‌های عجیب (تحلیل و کاوش)

  • قرآن و علم عصری، بخش دوم (تحلیل و کاوش)

  • نبرد انباق ها (مجموعه طنزسیاسی)

  • موجوداتی از سیارات دیگر (تحلیل و کاوش)

  • معانی متعدد یک کلمه در قرآن (تحلیل و کاوش)

  • شناخت خداوند (ج) (تحلیل و کاوش)

  • تصوف (تحلیل و کاوش)

  • دین، ایمان و عبادت (تحلیل و کاوش)

  • بهترینِ بهترین‌ها (تحلیل و کاوش)

  • ادبیات غیرداستانی (تحلیل و کاوش)

  • امپراتور دزدان (مجموعه طنزسیاسی)

  • ژنرال‌های ماشینی (مجموعه طنزسیاسی)

  • دزد واقعی (مجموعه طنز سیاسی)

  • عروسی های جالب دنیا (تحلیل و کاوش)

  • رومان انگلیسی پایلچان قندهار

  • قرآن و ساینس، بخش سوم (تحلیل و کاوش)

  • دیموکراسی (رباعیات طنزی)

  • آخوندکراسی (رباعیات طنزی)

  • چری ستان (رباعیات طنزی)

  • ریاکاران (رباعیات طنزی)

  • دجالستان (رباعیات طنزی)

  • حیوان‌گرایی (رباعیات‌- طنزی)

  • پایلچ های قندهار (رومان پښتو)

  • مزه یی چوکی (طنزهای اففانی به انکلیسی)

  • آدبستان (رباعیات طنزي)

نمونه‌ای از طنز:

طعم څوکي

پس از برکناری جلندر خان از مقام خود، برات گل خان، مردی بسیار خوش‌رفتار و خوش‌برخورد، رئیس ما شد..

او به استقبال همه، حتی اگر افسر درجه نهم باشد، می ایستد، با آنها دست می دهد و پس  ازملاقات، آنها را تا دم در بدرقه می کند .

من این صفت را خیلی دوست دارم چون احترام به کرامت انسانی بهترین کار است

کم کم متوجه شدم که رئیس جدید، ما فقط برای استقبال از رئیس سابق، جلندر خان، از جایش بلند نمی‌شود و سپس او را بدرقه نمی‌کند.

این معما برای من سخت بود، بنابراین یک روز پیش رئیس رفتم. من در دفتر تحریریه کارمند بودم، از او خواستم بعد از اینکه کارم تمام شد، بیاید و من را ببیند. با کمال میل به من اجازه داد.

من چند سوال پرسیدم:

رفتار خوب شما به مه اجازه می دهد یک سوال خصوصی ازشما به پرسم.

- خواهش می‌کنم-

رییس خواهش می کنم!

 مامور: شما آدم خوبی هستید و با مهربانی و احترام از همه کسانی که به دیدنتان می‌آیند استقبال می‌ کنید، اما!...

اما نه به جلندر خان...

اگر میخواهید دیگر به او اجازه  نمی دهم  بیاید

رئیس گفت::

نه ، نه

رئیس ابروهایش را بالا انداخت و لبخند کمرنگی زد و گفت:

_او از آن مردهایی است که اگر بلند شوم، فوراً سر جایم می‌نشیند،

 و اهسته اضافه کرد:

چون او مزه ای ای چوکی را دیده.

©2020 by mahmudnazari.com

bottom of page